صبح آخر دی برفی را کنار او شروع کردم، با یک بغل امید و یک لیوان آب پرتقال عالی! خواستیم زود بیاییم ولی برفی بود و صبح تاریک خطرناکی بود و نرم نرم رفتیم، دم بیمارستان او برایمان یک آهنگ برفی گذاشت و بعد خداحافظی کردیم.
هنوز برف سنگین میبارد.
خدایا شکر که برای هرروز یک غافلگیری زیبا کنار میگذاری. شکر برای عشق و شکر برای سلامتی.
نگاه میکنم به آسمان زرد کم عمق
یک ,شکر ,برفی ,نرم ,صبح ,خدایا ,بود و ,شکر برای ,کردیم هنوز ,او برایمان ,هنوز برف
درباره این سایت