من تنها در خانه، عصر خنک پاییز البته به زور کولر! یک لیوان شیر داغ با زنجبیل و عسل برای خودم درست کردم و نشسته ام جلوی تلویزیون! حدود دو و نیم ساعت خوابیدم، او سر کرونیک ساب دورال است، از سری عمل های سال دویی. شب مهمان هستیم.
دیشب کشیک سختی داشتیم اولین کشیک سال سه! و من بیش از حد باز از خودم کار کشیدم، بیشتر از حدی که لازم بود ولی با خواب الان جبران شد! حالا منتظرم اذان بگویند و نمازم را بخوانم، از شب های طولانی خوشم نمی آید، زود رخوت میگیردم.
پ.ن: خدایا شکرت برای پاییز و برای درس بزرگی که امروز گرفتم، خدایا برای دوست خوبی که پیدا کردم شکرت میکنم و از تو میخواهم که روحم را خالص بکنی.
نگاه میکنم به آسمان زرد کم عمق
پاییز ,سال ,شب ,کشیک ,یک ,های ,خوشم نمی ,نمی آید، ,آید، زود ,طولانی خوشم ,های طولانی
درباره این سایت